مرز صداقت و خودباختگی کجاست؟

همان طور که در قرآن مجید و سیره مولا و اهل البیت علیهم السلام ' صداقت و راستگویی به معنی عجز و لابه برابر مردم نیست و تضرع تنها برابر خدا معنا دار است و بزرگترین بلایا موجب خودباختگی نباید شود. امام خمینی و امام خامنه‌ای هم هرگز مثل دنیاپرستان در سخت‌ترین دوران و شدائد ' دست‌به زاری و خواری نزدند و مردم را دچار ترس و نومیدی نکردند و تصویری بیچاره از ایران و اوضاع و مردم و برابر مشکلات ارائه ندادند؛ و بحران را تشدید نکردند.

در فرهنگ آنان و همه اهل ایمان ' بدی‌ها از خود ماست و راهش تعقل و شناخت علل بلایا و تلاش برای رفع آن است؛ و آن چه هم که مشیت و حکمت بالغه الهی است باید آن را خیر دانست هرچند ظاهرش ناگوار باشد و حمد خدا را بجا آورد و بر بلایا صبر جزیل

 کرد. بر عکس تصویر اهل نفاق در قرآن کریم تصویر زشتی است. بی تابی و خودباختگی و تو دل مومنان را خالی کردن و بی شکیبی و ترسزدگی و نومیدی و تسلیم طلبی ' کار سست ایمانان و افراد پرحرف و بی عمل و فاقد اخلاص و قلب استوار و متصل به حق و فاقدتوکل الهی است. الحمدلله که آقای پزشکیان تلاشگر است.

 

مقایسه ادبیات معقول پرشور ائمه اطهار علیهم السلام و شیعیان شان و اولیای الهی و عالمان ربانی در طول تاریخ تا امروز و ادبیات امام‌خمینی و آقای بهجت و امام خامنه‌ای و شهید مطهری و.. و 'شهدای محراب ' شهید رجایی و باهنر و شهید بهشتی و شهید سید حسن نصراله و شهید سلیمانی و شهید رییسی و همه شهدای بزرگوار و مومنان انقلاب اسلامی در توحید و توکل و امید به خدا اثبات می‌کند آنان پر از استغاثه برابر خدا و پر از زبان قدرت و مقاومت و تلاش و امید برابر مردم و مشوق استقامت و توکل بوده‌اند؛ و ذره‌ای احساس ضعف و ناتوانی در کلام شان نبود. چون به خدا و انجام تکلیف روشن خود تا پای جان و صبر و مددالهی و پیروزی در هر حال الحمد الله ایمان داشتند.

 اما برعکس نه تنها زبان اهل نفاق در صدر اسلام و طی تاریخ بلکه زبان غربگرایان و بی باوران به انقلاب اسلامی و راه امام ره در همه ۴۶ سال تاریخ حکمرانی انقلاب اسلامی ' زبان تردید و ترسزدگی از مشکلات تحمیلی و نالش و درماندگی و نومیدی و بیچارگی و خالی کردن دل مردم ' بر خلاف هدایت قرآن بود ' از مرحوم بازرگان تا مرحوم آقای منتظری در دور دوم عمر و مرحوم هاشمی در دور دوم زندگیش و زمانه اغتشاش ۸۸ و نوع نومیدی و نگرانی آقایان غربگرا از میر حسین موسوی و جناح اصلاح طلبانی که آمریکا را به ربوبیت پذیرفته‌اند و آقای خاتمی و روحانی و. همه در تخریب امید کوشا بوده‌اند نه دفاع از امید به رفع فساد با کار متحد و قانونمند و تلاش.

اصلا ادبیات اینان ادبیات حمد و شکر و دفاع از عدالت و مستضعفان و انزجار از فساد و غرب پرستی و فرعونیت و رانتخواری و فسادفکری و قطع پیوند و قطع امید از بی دینان و ظالمان و کافران و جهانخواران و آمریکا و شیاطین و شیطان بزرگ و فساد سرمایه سالاران انگلی و اشرافیت و قشر ممتاز و ... نبوده بلکه ادبیات خالی کردن دل مردم و تسلیم و نومیدی از امداد خدا و لطف امام زمان عج و تصویر ببچارگی ما برابر دشمن و خدمت به انحلال طلبی و نفی مقاومت و استقامت و سر فرود اوردن به غرب پرستی و دست شستن از راه قرآن و عقل نورانی بوده است.

 

آقای رئیس جمهور ' خودتان در خلوت کلاه تان را قاضی کنید و به‌نوع نگاه مشاوران سست ایمان‌تان که خوب می‌شناسیدشان و و مشاوره آنان و تاثیر شان بر پاره‌ای از سخنرانی هایتان و تصویر بیچارگی و نومیدی در ان‌ها دقت کنید و ببینید ادبیات این بخش از گفتارتان صادقانه است یا ترسزده و بی توکل به خدا و وامانده برابر مشکلات و جدا از رهنمود فعال و راه نمایی مومنان و راه حل عاقلان به مردم؟ اگر هزار بار ما کلمه امید را بکار گیریم، اما سربزنگاه در مشکلات کلامی با بوی ناتوانی و نومیدی و فقدات اتکال به خدا و .. برزبان رانیم ' بدانید که گناه کبیره کرده‌ایم و ترس پراکنی علیه قدرت الهی هشتاد میلیونی انجام داده‌ایم و به خدا دروغ بسته‌ایم.

مگر صدق صدیق ناب مولا علی هرگز باعث شد جز سرزنش مردم برای سستی در سعی و مجاهده ' ذره‌ای نومیدی و ناتوانی به مردم تزریق کنند؟ مگر شیعیان خاندان وحی و یاران امام زمان عج مثل دو امام انقلاب و سلیمانی‌ها و سید حسن‌ها در برابر شدائد و تهیدستی‌ها که هزار بار بدتر از امروز بود کلامی که از آن ذره‌ای بوی ضعف و نومیدی تراوش کند برزبان راندند؟

 پس جداً در این باره و نوع سخنان تان که بازتاب فشار مشاوران غربگرا و سست ایمان و زادیه داران با انقلاب اسلامی و ولایت است تجدید نظر کنید. بخشی از مشکلات برگ ملت که حاصل مدیریت غلط غربگرایان و نولیبرال‌ها و همین نوع نگرش ترسان و خرابکاری شان در اداره جامعه و اقتصاد و امور مالی و بانکی و تولیدی و مدیریت آب و برق و گاز نظام بی کنترل مدیران وحکمرانان بی ایمان به رهنمود ولی فقیه است ' باید بجای نومیدی عبرت ' فقط نیروی کوشش درست برانگیزد این‌ها راه حل دارد و باید تلاش کرد و رفتار جهادی و ضد بوروکراتیک و روحیه فشل و تفکر غلط این جریان پیشه کرد و کلا به خدا توکل نمود و کار کرد و شکر و حمد بجا آورد. وگرنه این غرب پرستی مسئولان لیبرال و سست ایمان و ضد ولایت فقیه و انقلاب که در فساد نسلی بخشی از جمعیت و غربزدگی بخشی از جوانان و تفکر سست و بی ایمانی و بی حالی و نومیدی این غربگرایان اثر داشت و این گسست‌ها را دامن زد ' سزای آتش جهنم دارد.

پس منصفانه و قرآنی به کار خود و اشکالات بنگرید و در زمان وارسی و نظارت و جلسات واکاوی دولت با نظر انتقادی به خود بنگرید و راه حل درست و قرآنی و عقلی ببابید و وقتی در میان مردم حضور می‌یابید با دست پر و زبان پر امید علیه راه غلط و به سود راه حل امید بخش خود و تلاش و کار خردورز و علمی و پرشور همچون نشان حمد و شکر و بندگی حرف بزنید و عمل کنید. این رفتار است که ضد فساد و شکست و ضد نقشه دشمن و به نفع فعال کردن مومنانه و مفید مردم است و رضایت الهی و خشنودی و مدد امام زمان عج را به همراه دارد. مطمئن باشید راه و زبان قران مجید و سیره ائمه اطهار علیهم السلام و باور و روش دو امام انقلاب اسلامی بهترین الگوست نه سخن ناشکرانه دشمن شاد کن!